واکسن18ماهگی
عزیزم سه شنبه صبح با هم رفتیم واکسنتو زدیم الهی بگردم چقدر که گریه کردی بعدشم دیدیم خیلی گریه میکنی دلم نیومد میخواستم برم دانشگاه کارامو انجام بدم وبعدم اداره دیدیم خیلی بی تابی من وتو وخاله ومامانی با هم رفتیم شمام اونجا کلی سرگرم شدی ودرد یادت رفت بعدم با هم رفتیم دریاچه اما به محض اینکه رسیدیم خونه شروع کردی به لنگان لنگان راه رفتن وقتیم تلویزیون اهنگ پخش میکرد شمام لنگان لنگان نی نای نای میکردی چهارشنبه صبحم باهم رفتیم اداره اونجام کلی بازی کردی وسرگرم شدی تا بیرون بودی درد یادت نبود به محض اینکه میرسیدیم خونه باز اه وناله میکردی. ...
نویسنده :
خاله مریم
0:34