رضا زندگیرضا زندگی، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره
طاها زندگیطاها زندگی، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

مغز بادوم

تولد 2 سالگی رضا زندگی

1393/6/23 14:11
نویسنده : خاله مریم
770 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزای دلم با لاخره بعد از یک ماه تونستم بیام خاطراتت تولدتو برات بنویسم الانم شما خواب تشریف دارین که من تونستم با خیال تقریبا راحت بایام خوب ا زکجا شروع کنم؟!

آهان یادم اومد اول اینکه قرار بود امسال یه تولد بزرکتر از پارسال باتم جنگل برات بگیریم حتی کلبه هم سفارش دادیم کلی وسیله هم گرفتیم با گل فروش و فبلمبردار هم هماهنک کردیم اما وقتی رفتیم عروسی اونم برای اولین بار با دو تا فسقلی دیدیم نه امسال نمیشه شما دو تا وروجک ماشالا خیلی شیطونین ممکنه تو جمع شلوغ ادیت بشین پس موکولش کردیم به سه یا چهار سال دیگه که خودتونم از جشنتون لدت ببرین وتصمیم بران شد به دلیل علاقه ی زیاد شما از دو دو (ماشین)تولد امسالتونو با تم ماشین بگیریم اما وقتی برای خرید به خانه ی تولد رفتیم آقای فروشنده که خیلیم شما رو دوست داشت گفت شما دارین برای دل خودتون خرید میکنید یا بچه؟!ها تو بچه ها دوست دارن دوروبرشون شلوغ و رنگا وارنگ باشه بیاین تنوع اویزو وسایلتونو بیشتر کنین مام که حساس و احساساتی تصمیم گرفتیم نصف ماشینی برداریم نصف مدلای دیگه به انتخاب اقا رضا جون

راستی خاله جون عمو تولدی خیلی از شما خوشش اومد واسه همین به افتخار شما آهنگ تولدت مبارک گذاشت خلاصه بعد از یک ساعت و نیم جستجو و هی اینو بخر اونو بیار با کلی خرید ویه رضای خسته از مغازه بیرون اومدیم البته اینم بگم ها اگه شما خسته نمیشدی من ومامانت به کارمون ادامه میدادیم یه خانمم اومده بود خرید هرچی برمیداشتیم میگفت ا آقا به منم از اینا بدین آقاهم گفت میخواین بذارین هر چی اینا گفتن دو سری بیارم بهتر نیست

انقد هولمون کردی یادمون رفت بالون شادی بگیریم کلاهت باتم ماشین بود واسه داداشت باب اسفنجی نخ شادی صورتی و برف شادی عطری و بمب شادی،بادکنک سوپرایز،ترقه شادی،بادکنک گازی،فشفشه چند مدل،وکلی چیز دیگه خسته شدم یادم نیست دیگه گرفتیم.به خاطر مشکلی که برات پیش اوم و با کلی دنگ وفنگ رادیولوطی کردی بمیرم برات تولدت رو با دو روز تاخیر با حضور دوستای مامان وبابات دوشنبه 93/5/27 به صرف ناهار و عصرونه برگزار کردیم حالا یه خاطره برات بگم از کیک طفلی شب تولدت کیک از کیک فروشی گرفتیم ولی وقتی میخواستیم بذاریم یخچال کیک طفلی به طرز عجیبی روی کف اشپزخونه پخش شد و عین حروف برگردان کلماتش نقش بر زمین شد اون لحظه به دلیل شوک ناگهانی یادمون رفت از کیک عکس بگیریم از اونجایی که آقای قناد مهربون آشنا بود و صد البته به خاطر رضا جئنی دوباره ساعت ده شب سفارش یه کیک جدید دادیم بماند روز بعد ساعت چهار به چه دردسر و احتیاطی کیک و آوردیم خلاصه خالخ جون از اون جاییکه این چند شب شما مریض بودین وما هیچ کدوممون خواب درست حسابی نداشتیم  کلیم کار داشتیم شب قبل از تولذم تا ساعت چهار ونیم من بیدار بودم ومامان و خاله فاطمه طفلی نخوابیدن صبح روز مهمونیم شما بهانه ی مامان جون گرفتی و تشریف بردی پیش مامان جون و دایی محمد وحتی ناهارم نیومدی و عصر عین این شاهزاده ها تشریف آوردین کراواتم نزدین کیک تولدم همون دم در براتون آوردیم چون شما ناز میکردین تو نمیومدین خلاصه یه وضعی بود ها قربون نازت بشم ولی بعدش کلی کیف کردی وتو نخ شادی گیر کردی کلی خندیدیم شمعتونم با اجازه من فوت کردم حالا همیشه شمع تولد هممونو شما فوت میکنی اون روز فقط به فکر شکم خودت بودی و ناخنک زدن در ضمن این اولین جشنیه که تو خونه ی خودتون برگزار شد.حالا برم سراغ پذیرایی به دلایلی که گفتم ما نه تونستیم از شما عکس بگیریم نه از خوراکی ها:ناهر شامل سالاد فصل و زرشک پلو با مرغ و نوشابه و دلستر وچیبس وسیب زمینی وسالاد کلم و سالاد ماکارونی ذسر موزی و توت فرنگی ،شکلات و موز وهلو ،شربت ،چای ،نسکافه،قهوه راستی برگه یادگاری و خوش آمد گویی و زنگ در وساعت تولد همه با تم ماشین بود ولی بازم نشد عکس بگیرم.

در آخر دست همه درد نکنه کادو ها سرسره وشلمن و کمد و کودک نخبه و وجه نقد بود

ایشالا همیشه زیر سایه پدر مادرتون به خیر وخوشی این روز و جشن بگیریم.

پسندها (16)

نظرات (4)

مامانه ملیکا و محمد اریان
24 شهریور 93 22:45
آرزوتوازخدابخواه،بعدآیه زیروبخون:بسم الله الرحمن والرحیم لاحول ولاقوه الابالله العلی العظیم،این پیاموبه 9نفربفرست آرزوت برآورده میشه،باور نمیکردم واقعاقبول شداگه پاک کنی ونفرستی خداآرزوتوقبول نمیکنه ساعتتونگاه کن ببین 9دقیقه بعد1اتفاق خوشحالت میکنه! سلام این را برام فرستادن منم برا شما این ذکر منو از بلا ووسوسه ای دور کرده چون دوستتون دارم برای شما هم فرستادم بازم میام خوشگلم
خاله مریم
پاسخ
مرسی عزیزم لطف کردی
مامان کوروش کوچولو
26 شهریور 93 9:38
عزیرم تولدت مبارک خاله جون ماشااله بزرگ شدی مردی شدی داداش گلت هم خوشمزه شده . بیا به کوروش هم سری بزنید منتظرتیم
خاله مریم
پاسخ
ممنونمحتما
مامان اعظم
28 شهریور 93 23:31
خاله رویا
5 مهر 93 20:30
مبااااارکههههههههه عسیسمممم ایشالا جشن تولد هزار سالگییییییییییرادا دادام رادا دادام رادادا دادادا دادا دادام
خاله مریم
پاسخ
ممنون خاله رویا جونم جاتون خیلییییییییییییییییییییییییی خالی بود دوستم داریم خاله جون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مغز بادوم می باشد