تولد یکسالگی کفشدوزک جونم طاها طلا
با نام و یاد خدا اولین پست سال 94 میذارم
سلام وصدسلام خدمت همه ی دوستای عزیزم اینم از اولین مطلب امسال که تولد طاهاجونه ایشالا که تا آخر سال همش پست تولد باشه
تولد طاها جون رو چهارشنه 20 اسفند1393 خونه ی خودشون برگزار شد چون که تولد رضا جون زنبوری بود و زرد و مشکی بخاطرهمین اولین تولد شمارم قرمز و مشکی گرفتیم که به هم بیان
روز قبل ازتولد من و مامان و خاله فاطمه در حال اماده سازی وسایل تولد بودیم که شما دو تا وروجک انقد اتیش سوزوندین که نگو ما همش میچسبوندیم شما میکندین ما باذکنک باد میکردیم شما میترکوندین خلاصه گفتن نداره ولی من اون لحظه میخواستم گریه کنم کم مونده بود سر خودمو بکوبونم به دیوار من هرچی بادکنک باد میکردم شما که خوشتونم اومده بود همش میترکونیدن
این فقط یه قسمت از کاراتون بود بقیش دیگه بماندخوب دیگه برم سر وقت روز تولد صبح تولد مامانتون بمناسبت سالگرد تولد طاها رفت همون بیمارستانی که طاها جون بدنیا اومده بود میدونین چرا بخاطر اینکه حالش بد شد بمیرم واسه خواهر عزیزم که از ج.ن و دل واسه بچه هاش وقت میذارم عزیزای دلم مامانتون بعضی از شبها حتی یه ساعتم نمیخوابه شما دوتا وروجک شبا تا ساعت 1 و2 بیدارین آقا طاهام که هر 1 ساعت یه بار بیدار میشن و شیر میخوان رضا جونم که بیشتر شبا یه بار بیدار میشه و بهانه میگره صبام که خروسخون ساعت 7 بیدارینوقتیم که بیدار میشین نمیشه یه دیقه تنهاتون گذاشت همش باید مراقبتون باشه و سر وقتم غذا میخواین اون طفلیم مجبوره شبا نخوابه و غذا رو اماده کنه و به بقیه ی کارای خونه برسه امیدوارم که بعدا قدر مامان گل و عزیزتونو بدونین صبح روز تولدم طفلی بس که کار کرد و نخوابید و دنبال شما دوتا بود از فشار زیاد حالش بد شد و رفت بیمارستان خدارو شکر تا ظهرم برگشت یه سرم زده بود خوب ازاینم بگذریم که چقذر روز تولذ بازی و خرابکاری کردین بریم دنبال تولد بالای هر عکس توضیحاتو میذارم
این عدد یک کارت دعوت تولده که طراحیش کار خودمه
میز عصرونه شامل ماکارونی که یادم رفت عکس بگیرم وسالاد الویه و اسنک و سیب زمینی سرخ شده و نوشابه و اب زرشک
اینم ژله کفشدوزکی اون چیزی که میخواستم نشد ولی بازم خوبه
اینم دسر گل گاو زبان وزنجبیل
اینم عشق من
اینم خوش امد قبل از زدن به در
ایتم کفشدوزک ما
برگه ی یادگاری و تقویم 94 و سوتک که به مهمونای عزیزمون دادیم
میز تنقلات که تقریبا انواع تنقلات توش پیدا میشد بازم مثل تولد رضا جون که شکلات زنبوری پیدانکردیم انگار شکلات کفشدوزکم قحطی اومده بودو میز نوشیدنی که شامل شکلات سفیدداغ و چای یاس و چای سبز و چای سیاه و چای به لیمو و
ایشالا سالیان سال در کنار خانواده تولدتو جشن بگیری عزیزم