رضا زندگیرضا زندگی، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره
طاها زندگیطاها زندگی، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

مغز بادوم

تولد یکسالگی کفشدوزک جونم طاها طلا

1394/2/11 11:55
نویسنده : خاله مریم
896 بازدید
اشتراک گذاری

با نام و  یاد خدا اولین پست سال 94 میذارم

سلام وصدسلام خدمت همه ی دوستای عزیزم  اینم از اولین مطلب امسال که تولد طاهاجونه ایشالا که تا آخر سال همش پست تولد باشهجشنخنده 

تولد طاها جون رو چهارشنه 20 اسفند1393 خونه ی خودشون برگزار شد چون که تولد رضا جون زنبوری بود و زرد و مشکی بخاطرهمین اولین تولد شمارم قرمز و مشکی گرفتیم که به هم بیانقه قهه

روز قبل ازتولد من و مامان و خاله فاطمه در حال اماده سازی وسایل تولد بودیم که شما دو تا وروجک انقد اتیش سوزوندین که نگو ما همش میچسبوندیم شما میکندین ما باذکنک باد میکردیم شما میترکوندینعصبانی خستهخلاصه گفتن نداره ولی من اون لحظه میخواستم گریه کنم گریهچشمک کم مونده بود سر خودمو بکوبونم به دیوار من هرچی بادکنک باد میکردم شما که خوشتونم اومده بود همش میترکونیدن  تعجبعصبانی

این فقط یه قسمت از کاراتون بود بقیش دیگه بماندسکوتخوب دیگه برم سر وقت روز تولد صبح تولد مامانتون بمناسبت سالگرد تولد طاها رفت همون بیمارستانی که طاها جون بدنیا اومده بود خندونک میدونین چرا بخاطر اینکه حالش بد شد بمیرم واسه خواهر عزیزم که از ج.ن و دل واسه بچه هاش وقت میذارم عزیزای دلم مامانتون بعضی از شبها حتی یه ساعتم نمیخوابه شما دوتا وروجک شبا تا ساعت 1 و2 بیدارین آقا طاهام که هر 1 ساعت یه بار بیدار میشن و شیر میخوان رضا جونم که بیشتر شبا یه بار بیدار میشه و بهانه میگره صبام که خروسخون ساعت 7 بیدارینعصبانیوقتیم که بیدار میشین نمیشه یه دیقه تنهاتون گذاشت همش باید مراقبتون باشه و سر وقتم غذا میخواین اون طفلیم مجبوره شبا نخوابه و غذا رو اماده کنه و به بقیه ی کارای خونه برسه امیدوارم که بعدا قدر مامان گل و عزیزتونو بدونینبوس صبح روز تولدم طفلی بس که کار کرد و نخوابید و دنبال شما دوتا بود از فشار زیاد حالش بد شد و رفت بیمارستان خدارو شکر تا ظهرم برگشت یه سرم زده بود خوب ازاینم بگذریم که چقذر روز تولذ بازی و خرابکاری کردین بریم دنبال تولد بالای هر عکس توضیحاتو میذارم

این عدد یک کارت دعوت تولده که طراحیش کار خودمهآرام

میز عصرونه شامل ماکارونی که یادم رفت عکس بگیرم وسالاد الویه و اسنک و سیب زمینی سرخ شده و نوشابه و اب زرشک

اینم ژله کفشدوزکی اون چیزی که میخواستم نشد ولی بازم خوبه

اینم دسر گل گاو زبان وزنجبیل

اینم عشق منمحبت

اینم خوش امد قبل از زدن به در

ایتم کفشدوزک ما

برگه ی یادگاری و تقویم 94 و سوتک که به مهمونای عزیزمون دادیم

میز تنقلات که تقریبا انواع تنقلات توش پیدا میشد بازم مثل تولد رضا جون که شکلات زنبوری پیدانکردیم انگار شکلات کفشدوزکم قحطی اومده بودو میز نوشیدنی که شامل شکلات سفیدداغ و چای یاس و چای سبز و چای سیاه و چای به لیمو و

ایشالا سالیان سال در کنار خانواده تولدتو جشن بگیری عزیزم

پسندها (10)

نظرات (4)

مامان آنیسا
13 اردیبهشت 94 9:41
تولدت مبارک کفش دوزک کوچولو
خاله مریم
پاسخ
مرسی خاله جون
مامانِ خمبل و فنقول
16 اردیبهشت 94 10:21
به به مباااااااااااااااااااارک باااااااااااااااااشه
خاله مریم
پاسخ
مرسی سلامت باشین
مامان عسل 
21 اردیبهشت 94 12:36
سلام عزیزم مبارک باشه تولد۱۲۰سالگیت ایشالله
خاله مریم
پاسخ
مرسی خاله جون
مامان گل پسر
30 تیر 94 8:39
تولدت مبارك
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مغز بادوم می باشد