آش نذری
سلام عزیزای دلم امروز سه شنبه 10تیر مصادف با سوم رمضان بالاخره موفق شدیم آش نذری طاها جونو درست کنیم وای که پقدر خوشمزه شده بود این آش ومادربزرگ جون برای سلامت بدنیا اومدن طاها جون نذر کرده بود وقتیم رضا گلی بدنیا اومد بازم آش نذر کرده بود دستش درد نکنه ولی عکسهای رضا الان در دسترس نیست ایشالا آش مکه رفتنتون یادم رفت عکس بگیرم این آخرین آش بود که بردین خونتون منم تند تند یه عکس گرفتم.
امروز طاها جون کلی با مامانش بازی کرد و با قهقهه میخندید قربون خندت بشم مامانت با دستات ورزشت میداد خاله جونیا بمیرم مامانتون بعضی وقتها اینقدر خسته است که نشسنه خوابش میگیره تا میاد بخوابم یکی از شما دو تا وروجک بیدارش میکنید قدرشووووووووووووووووووووووو خیلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی بدونید راستی رضا جون دیروز رفته بودی بیرون وقت افطار اولین افطاریتو از دانشگاه گرفته بودی نوش جونت.
اینم خرابکاری رضا جون طفلی داداش طاهی دفترچشو پاره کردی اگه نرسیده بودم تیکه تیکه اش میکردی.
راستی زضا جون کلمه ننه رو یاد گرفتی میدونی مامان جون دوست نداره این کلمه رو همش بهش میگی ننه بعد خودتم میخندی شیطونه خاله راستی 5شنبه هم با مامانی رفتیم برات این کفشهای خوشگل گرفتیم.