رضا زندگیرضا زندگی، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره
طاها زندگیطاها زندگی، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

مغز بادوم

خاله فاطمه جون تولدت مبارک

  تاریخ تولد شما : ٣/اسفند/١٣٦٣ تاریخ تولد شما به سال میلادی: 1985/2/22 تاریخ تولد شما به سال قمری: 1 جمادی الثانی 1405 روز تولد شما :جمعه سن شما چقدره؟ : 30 سال 0 ماه 0 روز از تولد شما چقدر گذشته ؟ چند ماه : 360 ماه چند هفته : 1,565 هفته چند روز : 10,957 روز چند ساعت : 262,968 ساعت چند دقیقه : 15,778,126 دقیقه چند ثانیه : 946,687,584 ثانیه چند روز تا تولد شما باقی مونده؟! تولدت مبارک دوست عزیز...! اطلاعاتی در مورد ماه تولد شما سمبل : دو ماهی كه خلاف جهت هم شنا می كنند عنصر : آب شغل اسفندی ها: سیاره : نپتون عضو آسیب پذیر : روز اقبال : جمعه اعداد شانس : 2و6 سن...
3 اسفند 1393

اولین های طاها زندگیم

رنگ اولین لباست بنفش بود ان لباس خوشملی سوغاتی من و خاله فاطمه از اولین سفرمون بود به علاوه ی چندتا وسیله دیگه مبارکت باشه عشقم   یکشنبه 6 مرداد 92 اولین مرتبه ای که مامانت متوجه شد تو رو بارداره سه شنبه 20 اسفند 92 اولین روز تولدت هوا بارونی بود   سه شنبه 20 اسفند 92 اولین لبخندت دو ساعت بعد از تولدت سه شنبه 20 اسفند 92 اولین کسی که به دیدنت اومد و مراقبت بود دوست خاله فاطمه خانم آزادی چهارشنبه 21 اسفند 92 اولین کسی که اوم خونه دیدنت خاله ونوس و مامانش بودن چهارشنبه 21 اسفند 92 اولین حمامت ساعت 18:00 توسط خاله ونوس پن...
17 بهمن 1393

جوونه زدن همزمان دو مروارید طاها جونم

طاها داره دو دندون قند میخوره از قندون فرشته ی مهربون براش آورده دو دندون   سلام وروجکای خاله عشقای من قربونتون برم عزیزدلم طاها دوردونه 30 آذر 93 2 تا مروارید خوشمل تو دهنش چوونه زد فک پایین پیشین مرکزی و ما جشن دندونیشو با 13 روز تاخیر به خاطر نبودن خاله فاطمه گرفتیم چهارشنبه 10/دی/93 با هم رفتیم سفر خونه ی خاله جون چهارشنبه و پنج شنبه رفتیم بیرون و کلی خرید کردیم و پنج شنبه شب باهم رفتیم شهربازی نمیدونم چرا اسم همه ی شهربازیای که میریم رنگین کمانه  کلی با داداش دوتایی بازی کردین وجمعه ام که همش بیرون بودیم و به هر مغازه ای میرسیدیم شما یه به به و یه آب م...
7 بهمن 1393

اولین یلدای طاها گلی وسومین یلدای رضا جونی مصادف با شب اول ربیع الاول

سلام عزیزای دلم امسال به خاطر اینکه 30 آذر مصادف بود با 28 صفر یلدا رو با دو شب تاخیر 2 دی ماه جشن گرفتیم که شب اول ماه ربیع الاول باشه. این چندمین باره که دارم این پست و مینویسم ولی نمیدونم چرا مطلبم میپرن شما از یه طرف اجازه ندادین یه عکس درست درمون ازتون بگیرم نی نی وبلاگم  بماند ... خلاصه خاله جونیا با کلی دنگ وفنگ این سفره رو چیدم ماشالا شما دو تا وروجک اجازه نمیدین به بزرگی خودتون کم و کسریشو ببخشین اینم شام یلدای ما ماشالا شما دوتا وروجک مهلت ندادین یه عکس از میز کامل شام بگیرم ایشالا چهارشنبه قراره بریم باهم سفر برگشتم بقیه خاطراتو مینویسم   ...
4 دی 1393

خاطرات تابستان 93 باکلی تاخیر

سلام عزیزای دلم قربونتون بشم خلاصه بعد از یه مدت تونستم بیام خاطرات  سه ماه تابستونتونو بنویسم ببخشید یکم تنبلی کردم البته همشم تقصیر من نبود مقصر اصلی آقا رضا خان بودن که زدن لب تاب داغون کردن ودر کمال تعجب بعد از کلی دوندگی که یه آدم مطمئن و با کاربلد پیدا کردم متوجه شدیم  تنها قطعات سالم هارد و کیبورد بودن بازم جای شکرش باقی بود من دیگه نا امید از درست شدن یه لاشه ی لب تاب که خود آقای مهندسم کلی تعجب کردن که چه به روز این طفلی اومده گفتن میتونن درستش کنن واقعا دستشون درد نکنه حالا رضا کوچولو هزینشم بماند که چه به روز ما آوردی بالاخره بعد از یک ماه و اندی با کلی دوندگی فقط در حد کارهای معمولی درست شد که صد البته من باید به فک...
1 دی 1393

خاطرات آذر ماه 93

سلام جونه دلای عزیزم قربونتون برم اول بگم که طاها جونم یا بقول داداش رضا طاطا جونی 3 آذر برای اولین بار چهاردست و پا رفت و اون عکس بالا اولین باریه که طاطاجون کنار داداشش تو وسایل بازی شهربازی نشست قربون دوتاتون برم اولش که رفتیم طاطاحون خواب بودو قصد بیدار شدن نداشت منم که  با کلی دنگ وفنگ بیدارت کردم وای وقتی که بیدار شدی کلیییییییییی ذوق کردی تاریخ اولین شهربازی گلم دوشنبه 10آذر 93 مجتمع رنگین کمان این عکسای پایینم مربوط میشه به تاریخ چهارشنبه 19 آذر که با بابیی رفتیم برای نذری روز اربعین یه بع بعی خریدیم ورضا و باباجون چقد با این بع بعیای ناز بازی کردن خداروشکر گل پسریم شجاع بودو اصلا نترسید فقط اون وسط من بود...
29 آذر 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مغز بادوم می باشد